داستان پریود شدن و نرفتن به سر کار و مرخصی گرفتن
صبح مثل همیشه از خواب بیدار شدم برای رفتن به سرکار، صحنهای که باهاش مواجه شدم شبیه این بود که از کمر به پایین قطع شده باشم و خونریزی… کسی خونه نبود و باید سعی میکردم درحالی که بیوقفه ازم خون میرفت خودم رو برسونم به دستشویی و خدا میدونه این کار چقدر سخته
هرطور بود خودم رو رسوندم به دستشویی نمیدونم چقدر طول کشید ولی زمان کمی نبود، منتظر موندم که خونریزی مداومی که داشتم قطع بشه تا بتونم برگردم و همه چیز رو تمیز کنم، نوار بهداشتی گذاشتم و لباسهام عوض کردم، به ساعت نگاه کردم و تمام اینها نیم ساعت از تایمی که برای حاضر شدن
در نظر گرفته بودم رو ازم گرفته و بود استرس دیر رسیدن به سرکار هم اضافه شد، سعی کردم سریع لباسها رو بشورم ولی دردی زیر دلم پیچید که نفس کشیدن رو هم سخت میکرد برام.
هرطور بود شروع کردم به شستن لباسها، ضعف شدید داشتم و هرلحظه احتمال میدادم بیهوش بشم (واقعا)
دستهام رو شستم، رفتم بیرون و دوباره ساعت رو دیدم، دیگه دیر بود برای رفتن به سرکار. تصمیم گرفتم به کارفرمام پیام بدم و توضیح بدم چه اتفاقی افتاده، تقریبا میدونستم که درک میکنه و تا اون موقع هم توی محیط کار گاهی اوقات به پریود و سخت بودن شرایطش حرف زده بودم ولی اینکه بخوام
این رو در قالب پیام تایپ کنم حس عجیبی بود که یکم دو دلم میکرد (به دلیل تمام تابوها و عقاید غلطی که از بچگی به خوردمون دادن) ولی در نهایت پیام رو ارسال کردم و رفتم سراغ شستن بقیهی چیزها و گشتن دنبال قرص و خوردن یه چیزی برای جلوگیری از افتادن فشار و….
مهمه که حرف بزنیم دربارش، مهمه که آدمها بدونن ما مجبور به تحمل چه شرایطی هستیم و نگه داشتن روتین عادی زندگی وقتی چنین مسئلهای هرماه برامون پیش میاد اصلا کار راحتی نیست، پریود زمان مشخص نداره (به صورت حدودی داره ولی تو هیچوقت نمیدونی دقیقا کی اتفاق میفته)،
درد پریود برای همه یکسان نیست، حتی یه آدم مشخص ممکنه یه پریودش با پریود بعدی تجربهی متفاوتی داشته باشه، پریود باعث ضعف میشه، پریود باعث میشه بخاطر بهم ریختگی هورمونی حساستر و زودرنجتر و عصبیتر از حالت نرمال باشیم (اینم برای همه یکسان نیست و بروزش متفاوته)
پریود چیزی نیست که ما بابتش خجالتزده باشیم، باید دربارهش صحبت کنیم تا این چند روز در ماه بخاطر عدم درک شدن از طرف اطرافیان برامون سختتر از اینی که هست نشه.