متن نذری شله زرد | شله زرد نذری برای ۵۰ نفر
متن برای نذری محرم عکس نوشته نذری شله زرد پزون متن کوتاه برای نذری متن در مورد آش نذری پیام قبولی نذری متن نذری برای اموات متن نذری امام علی تهیه شله زرد طرز تهیه شله زرد شله زرد نذری تزیین شله زرد پخت شله زرد تهیه شله زرد نذری طرز تهیه شله زرد نذری شله زرد مجلسی طرز تهیه شله زرد مجلسی دستور شله زرد پخت شله زرد نذری شله زرد برای ۲۰ نفر تزیین شله زرد با دارچین طرز پخت شله زرد عکس شله زرد درست کردن شله زرد طرز تهيه شله زرد دستور پخت شله زرد طرزتهیه شله زرد تزیین شله زرد نذری شله زرد برای ۵۰ نفر طرز تهیه شله زرد برای نفر آموزش شله زرد شله زرد برای ۳۰ نفر شله زرد عالی طرز تهیه شله زرد برای ۸ نفر طریقه پخت شله زرد طرز تهیه شله زرد نذری برای نفر متن نذری شله زرد نحوه پخت شله زرد شله زرد ساناز سانیا تزیین شعله زرد دستور شله زرد مجلسی طرز تهيه شله زرد شله زرد برای ۳۰ نفر طرز تهیه شله زرد برای نفر طرز تهیه شله زرد برای ۱۰ نفر تزیین شله زرد نذری شله زرد برای ۱۰۰ نفر تهیه شله زرد اموزش شله زرد طرز درست کردن شله زرد تزئین شله زرد طرز تهیه شله زرد طرز تهیه شله زرد برای نفر طرز تهیه شله زرد نذری برای نفر شله زرد نذری برای ۵۰ نفر
شعر در مورد شله زرد
شعر در مورد شله زرد ، متن و شعر زیبا در مورد شله زرد نذری خوشمزه همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب که حاصل تلاش تیم شعر و فرهنگ سایت است مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد.
دارم به دل شکسته داغ شله زرد
برمن ندهد کسی سراغ شله زرد
در ظلمت کوره راه هستی مردم
روشن نشود چرا چراغ شله زرد؟
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر در مورد شله زرد
جان می گیریم، اگر که بخشد ساقی
بر من دو سه جرعه از ایاق شله زرد
عاشق شده ام چنان که در برزن و کوی
هی چوب زنم سیاه زاغ شله زرد
شعر درباره شله زرد
خواهم به دهان جمله آدمیان
دندان شوم و کنم دماغ شله زرد
ای کاش درآید از درم یار عزیز
امروز، سوار بر الاغ شله زرد!
هر نامه که می نویسم، اندر ذیلش
توشیح کنم: «بلبل باغ شله زرد»
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر برای شله زرد
بعضیا انگاری شلــــــــــــه زردن…
تا یکی از ما خوشگلــــــــ تر میبینن شلـــــ مـــــــیشن
تا مچشونــــــو میگیری زرد میشــــــــن اونجاس که…
باید رو پیشونیشــــــــــون با دارچــــــــــین بنویسیــــــــــ
یاعلــــــــــــــــی
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر در باره شله زرد
نفَسش که روی مین جا ماند
عطر همه ی شله زرد های زمین پرید
و هنوز کاسه ی ماه پُر می شد
و هنوز هیچ کس ظهور نمی کرد
بیشتر بخوانید : شعر در مورد زندگی ، زیباست و سخت و ساده و شاد و روستایی سالم
شعر با شله زرد
آش رشته تنها جایی بود که گیاهان موفق شدن
بدون کمک گوشت و خودشون
به تنهایی طعم مطبوعی تولید کنن
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر درمورد شله زرد
وقتی نام ِ زغفران می شاید،
آنها به یاد ِ شله زرد می افتند!
هیچ شاعری در دفتر ِ شعر ِ خود ننوشت:
زعفران گل ِ زیبایی ست
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر با کلمه شله زرد
قسم به نم نم باران که دوستت دارم
به اشک های خیابان که دوستت دارم
قسم به سعدی و حافظ، به منزوی… قیصر
به شاعران پریشان که دوستت دارم
قسم به مجلس مادر، به کاسه ی شله زرد
به نذرهای فراوان که دوستت دارم
بیشتر بخوانید : شعر در مورد عشق ، اول به خدا و یک طرفه و زمستان و واقعی و به فرزند
شعر با کلمه ی شله زرد
ورای فقه، ورای کلام، باور کن
ورای فلسفه… عرفان… که دوستت دارم
بجای این که بخواهم … و یا … ولش کن! نه!
عجیب نیست کماکان که دوستت دارم
قسم نمی خورم اما اگر قسم بخورم
به آیه آیه ی قرآن که دوستت دارم . . . !
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعری در مورد شله زرد
داشتنت باید مزه‌ىِ توت فرنگى بدهد،
یا انارِ گُلپَر زده، یا آش رشته یِ خانم جون تو غروب هاىِ جمعه..
داشتنت باید بوىِ یاسِ رازقى بدهد،
یا بوىِ خاکِ باران خورده.. نمیدانم…
ما که نداشتیم! امّا داشتنت باید چیزِ خیلى قشنگى باشد!
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعری درباره شله زرد
دیشب مامانم یه بشقاب غذا گذاشت جلوم ..
شبیه قیمه بود .. مزه قرمه سبزی میداد .. وسطاش مرغ بود ..
تهش هم شله زرد داشت …..
دیگچه می خواست آش بپزه
یه آشِ ترش و خوشمزه
عدس آورد؛ لوبیا و ماش
نخودی پرید تو دیگ آش
:« منم میام، منم میام
تو دیگچه خیلی خوبه جام»
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر کودکانه در مورد شله زرد
دیگچه می خواست آش بپزه
یه آشِ رشته ، خوشمزه
کشکُ آورد با سبزی هاش
نخودی پرید تو دیگه آش
:« منم میام، منم میام
تو دیگچه خیلی خوبه جام»
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر مفهومی در مورد شله زرد
دیگچه می خواست آش بپزه
یه آش دوغ خوشمزه
ماست رو آورد با کاسه هاش
نخودی پرید تو دیگ آش
:« منم میام، منم میام
تو دیگچه خیلی خوبه جام»
دیگچه خانم جوش آمد
صدایی از توش آمد
:« نخود هر آشی نخودی
قاطیِ هر آشی شدی
به تو می گن فضولچه!
آش می پزم به تو چه!